مرد:
همسر خوبم غلط کردم، کنار من بمان
از خزان حرفی مزن، ای نوبهار من بمان
بی تو خیلی بی قرارم، ای قرار من بمان
ای چراغ خانه ام، ای گلعذار من بمان
گر کنی ترکم، وجودم را پر از غم می کنی
غصه های این دلم را، قد عالم می کنی
زن:
بی جهت منت نکش، من می روم ای بی دلار
شُوی بی پول و پَلِه می خواهم از بهر چه کار؟
تا به کِی باید کشم از رنج بی پولی هوار
وضع شوهر خواهرم را دیده ای ای بی بخار؟!
کاش من هرگز نمی گشتم در این دنیا زنت
گر بمیری به بود از زندگانی کردنت
نظرات شما عزیزان: